اواسط دهه هفتاد بود که تلویزیون کارتنی را نشان می‌داد به نام کماندار نوجوان. یک کارتن ژاپنی که داستان یک شاهزاده را نشان می‌داد که از خانواده‌اش جدا شده بود و با دوستانش در جنگل زندگی می‌کرد. حتی اگر روند داستان و وقایع و اتفاقات این کارتون جذاب دوران کودکی به یادتان نباشد حتما تیر و کمان این قهرمان کوچک را یادتان خواهد بود. به خصوص آنجایی که تیر و کمانش را در می‌آورد و با قدرت و صلابت خاصی آنچنان نشانه‌گیری دقیق و ظریفی می‌کرد که حتی مو از وسط دو نیم می‌شد!

ما بچه بودیم که این صحنه‌های مهیج و حرفه‌ای را می‌دیدیم. آب دهانمان را قورت داده. کمی مقابل صفحه تلویزیون جابجا می‌شدیم و تجسم می‌کردیم آیا اگر همین تیر و کمان الان و اینجا دست ما بود ما هم قطعا به همان شکل به هدف می‌زدیم. این کارتون حتما آن وقت‌ها برای نسل و هم‌دوره‌ای های ما جذاب بود. پسرها حتما خودشان را در قالب آن کماندار جوان می‌دیدند و دخترها هم حتما این همه صلابت و قدرت را در حاشیه تحسین می‌کردند. اما همه بدون شک حسرت یکبار دست گرفتن آن کمان و کشیدن تیر و یکبار نشانه‌گیری را داشتند.

هنوز هم داستان همان است. تا تیر و کمان می‌بینیم همان حس را داریم و از خودمان می‌پرسیم آیا ما هم توان آنچنان نشانه‌گیری دقیق و ظریفی را داریم یا نه؟

داشتن تیر و کمانی با آن ویژگی‌ها آن وقت بعید بود حالا شما می‌توانید قدرت تیراندازی خود و لذت آن را در باشگاه تیراندازی خیریه عمل تجربه کنید. به این باشگاه بروید. یک تیر و کمان واقعی بگیرید و مانند همان کماندار نوجوان از تیراندازی خود لذت ببرید.