کتاب‌ها بهترین راه زیستن در دنیاهایی دیگر است. مگر قرار است چقدر زندگی کنیم. در همین چند صباح عمر می‌توان چقدر دنیا را دید و گشت می‌توان تجربه بودن در چند دنیا و چند جا را تجربه کرد. فقط می‌توانی خودت باشی. همینجا و در اکنون.

کتاب‌ها اما پلی است برای سِیر کردن. برای عبور کردن و برای زیستن و درک دنیاهایی که در عالم واقع غیرممکن است. هر کتابی را که باز می‌کنی در نقش یکی جان می‌گیری و زندگی را تجربه می‌کنی. گاهی برای یک روز گاهی برای یک هفته و گاهی برای یک ماه.

کتاب را که می‌بندی تجربه جدیدی را زیسته‌ای و باز کتابی دیگر و زیستن و تجربه‌ای دیگر. این بار با باز کردن کتاب در قلب اروپایی و یکبار در قلب داغ آفریقا. یکبار در دهه 40 زندگی می‌کنی و یک بار در قلب 21. یک بار چوپانی هستی در جستجوی افسانه شخصیت. یکبار زنی پا به سن گذاشته در یک آبادی دور دست. صبح ونیز را که تجربه کردی می‌توانی شب در سرمای آلاسکا زندگی کنی.

به راستی چند سال عمر باید داشته باشی تا این همه زندگی‌های متنوع را زیست کنی. کتاب جدیدی بخرید و خواندن دنیای تازه‌ای را آغاز کنید. با شروع هر کتاب حسی کنجکاو و ناشناخته زیر پوست آدم می‌دود و با پایان هر کدام، لبخندی از رضایت از بودن در درون دیگری شاد می‌شوی.

آخرین کتابی که خواندی کی بود؟ آخرین کتابی که هدیه دادی کی بود؟ آخرین باری که لذت چرخیدن بین قفسه‌های کتابخانه‌ای بزرگ را تجربه کردی کی بود؟